ورود به آرشیو جملات بی وفایی به وبلاگ سرزمین یخی خوش امدید ما برایه شما دقایق خوشی را در این وبلاگ ارزومندیم و از شما چند انتظار داریم. 1_خواهش میکنمی از شما تا نظرات خود را به ثبت برسانید. 2_اگه احساس کردید جای از وبلاک مشکل دارد یا مطالب ان دقیق و خوانا نیست به ما اطلاع بدهید تا به مشکل ان رسیدگی کنیم و خواهش میکنم این خرابی ها را در پیام خوصوصی به مدیر وبلاک اطلاع دهید ...باز هم ممنون از شما که مارا قابل دانستید خوش باشید و روز خوبی را در این وبلاک براتون ارزو مند هستم

¯¨`*•~-.ســرزمیـــــن مجـــازیـــه مـــن.-~*´¨¯

گلچین مطالب زیبادر سرزمین مجازی من

ورود به آرشیو جملات بی وفایی


در خیالِ دیگری میرفتـــی
و من چه عاشقانه کاسه ی آب پشتت خالی میکردم …
.
.
.
میدونم یکی از از آن روزهای مبهم دور
وقتی جلوی تلویزیون روی کاناپه لم داده ای
و احتمالا بچه هات از سر و کولت بالا می روند
درست همان لحظه که قرار است احساس خوشبختی کنی،
ناگهان …
“یاد و خاطره ی من به سینه ات چنگ می زند”
.
.
.
روی کارت برایش نوشتم “به امید فردای بهتر” …
دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرده ؛ تازه فهمیدم آن روز “الف” فردا را یادم رفته بود …
.
.
.
چشمانم را به نابینایی میفروشم تا کسی را که دوست دارم با دیگری نبینم …
.
.
.
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها ، بازی با “احساسات” است !
.
.
.
میتــــرسم…
میترســم کســـی بــویِ تنـــت را بگیـــرد،
نغمـــــه دلـــت را بشنـــــود،
و تــــــو، خـــو بگیــــری بــه مانــدنــــش!
چــــه احســـاس ِ خــط خطـــی و مبــهمی ست،
ایــــن عاشقـــــانـــه های ِحســـــودیِ مـــن!
.
.
.
نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ،
چه طور همدیگر و میشناسن؟!
و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی …!
.
.
.
حل شده ام،
مثل یک معما !
راست می گفتی که
خیلی ساده ام …
.
.
.
وقــتی دست فــشردیــم
و قـــول دادیـــم …
فقــــط ،دست ِ تــو مـردانـه بــود!
و … قـــــول ِ من !!
.
.
.
خوابــــــم را درست تنظیـــــم کرده ام
روی بــــــی تفاوتـــــی های تــــــــــو
تــــــو روزنــــــامه ات را میخوانی / من در خوابــــــم با دیگری تانــــــگو می رقصــــــم…
از خواب کــــــه بیدار شــــــوم بــــــی حسابیم
یک – یک بــــــه نفع روزمرگــــــی….
.
.
.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند
.
.
.
بــــوی رفـتن مــی دهــی …
عطـــر تـــازه ای خــــریــــده ای..؟!
.
.
.
تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را
بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم
فـرمـول وار ؛
مـرتـب و بـی نـقـص …
و تــو
بـا یـک اشـاره
هـمـه چـیـز را
در هـم می ریــزی …

 

 

 

 

بارانِ سربی میشود
وقتی نیستی میریزد بر سرم
خاطراتـــــتــــــ . . .
.
.
.
هیس …
حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام
بگو کسی حرفی نزند
بگذار لحظه ای آرام بگیرم …
.
.
.
به هم میرسیم ۳ نفر میشیم
من و تو و شادی
از هم دور میشیم ۴ نفر میشیم
تو و تنهایی , من و خاطره
.

.
.
میگوینــد: بــاران کــه میزنــد ,
بــوی ” خــاک “بلنــد می شــود…
امــا ,اینجــا بــاران کــه میزنــد ;
بــوی ” خاطــره ” بلنــد میشــود …!
.
.
.
دست خالی‌ که نمی‌شود به پیشواز خاطره رفت !
من هم وقتی‌ چمدانم پر از گریه شد راه می‌‌افتم …
.
.
.
دلم که گرفته باشد باصدای دستفروش دوره گرد هم گریه میکنم!
چه رسد به مرور خاطرات باهم بودنمان…
.
.
.
من هر روز تلاش می کنم که در خاطرم بماند
و تو هر روز تلاش می کنی که فراموش کنی …
چه بلاتکلیفند خاطراتمان !
.
.
.
ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ . . .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﯾﮏ جایی
به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ
ﺑﺮمبگردد !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ !
ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ !
.
.
.
خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند!
.
.
.
میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم
چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . .
.
.
.
گاهی باید فاتحه خاطره ای رو خوند !
وگر نه همون خاطره فاتحه تو رو می خونه . . .
.
.
.
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده ؛ تا قبل از سیل برگرد …
سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را !
.
.
.
موقع Delete فولدر خاطراتت ، ذهنم Error می دهد !
گمانم یکی از فایلها در حال اجراست . . .
.
.
.
زیر درخت سیب نذر کرده ام به آمدنت …
فصل شکوفه زدن از خاطرات نزدیک است !
.
.
.
از بعضی از آدمها تنها خاطره می ماند !
از بعضی های دیگر هم هیچ !
خاطره ساختن لیاقت می خواهد !
.
.
.
کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود
تا هروقت از سر دلتنگی به رویش دست می ‌کشیدم ،
تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی …
.
.
.
من خاطرت را میخواستم نه خاطره ات را . . .
.
.
.
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود . . .
عادتی که باور شود . . .
باوری که خاطره شود . . .
و خاطره ای که درد شود . . .
.
.
.
یادت هست ، خیالت هست ، خاطراتت هست
فقط کمی جای تو خالیست ، نمی آیی ؟
.
.
.
تقصیر تو نبود !
خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود !
خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم !
خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم !
حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ،
نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای . . .
.
.
.
بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت !
تبدیل به یه عشق عمیق میشن …
ته نشین میشن توی قلبت …
ولی یه روز خیلی راحت تو سکوت میرن !
اونجا باورش سخته ، اونوقته که باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای !

 

 

 

نوشته شده توسط: رضا

     

 

 

تمام قندهای دلم را آب کردم برای تو

تویی که چاییت را همیشه تلخ میخوردی ...

 

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

 

پايان سريال دروغ هايت بود

 آخرين لبخندت.....

 و چه ساده بودم من!!

 که تا تيتراژ پاياني به پاي تو نشستم...!!

 

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

 

خسته شدم از آدمایی که می گن:
 "تو خیلی خوبی" ، "من لیاقت تو رو ندارم"
بی لیاقت های عزیز !
حداقل واسه دلیل رفتنتون یه ریزه خلاقیت به خرج بدین ..

 

 
 
 

 

نوشته شده توسط: رضا

     

 

 

هنوز هم مرا به جان “تو” قسم مى دهند…
 
مى بینى؛ تنها من نیستم که رفتنت را باور نمى کنم…!!!

 

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

 

حـالا کـه میـخـواهـی بـروی ....

 لطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـردار...

 دلـم را فـرستــاده امـ دنبـالـِـ نخــود سیـــاه

 

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

هر روز
این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار
نترس
جریمه اش با من !

 

 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

تکلیفم روشن شد
خاموش میشوم
شیرینم .
فرهاد وار اینبار باید به جای کوه
دل بکنم!

 
 
 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

دلت را خانه‌ی دریا نکردی
نگاهی بر من شیدا نکردی
درون چشم تو گم بودم، افسوس
گذشت عمر و مرا پیدا نکردی

 

 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

امروز که یاد من نیستی
بگذار برایت ترانه ای بخوانم از آدمکی برفی
که در حسرتت آب شد
و تو چشمان خیسش را ...
به آستین پیراهنت دوختی

 

 
 

 

 

نوشته شده توسط: رضا

     

 

چشمانم را بستند تا پنهان شدنت را نبینم ...

یک , دو , ... ده سال می گذرد,

هزار ده شمرده ام و تو هنوز نگفته ای : بیا

 
 
 

 

نوشته شده توسط: رضا

     

 

می خواهم نباشم
 
مثلِ تو

که نیستی

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

یا بمان و امید فردایم باش

 یا دیروزم رو بهم برگردون و برو

 
 
 

اس ام اس بی وفایی

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی

 
 
 

 

نوشته شده توسط: رضا

     

 

ای بی وفا حالا که من لحظه به لحظه میگویم دوستت دارم
با التماس ، با گریه ،میگویم عاشقت هستم
پس چرا مثل قبل یادی از من نمیکنی

 
 
 

اس ام اس بی وفایی سری فروردین 91

 

?

نوشته شده توسط: رضا

     

 

این روزها سنگین و نحس اند ، چه کنم ؟ لحظات هم بهانه ات میگیرند ، رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است

 

 

 

 

فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــ ـــو
محکومم به حبــس ابد !!
به یکبــاره جــا خــوردم …
وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد زد:
هــی..
تــو
آزادی!
و صـــدای گامهای غریبهـــ ای که به سلـــول من می آمـــد

.
.
.


قرعه کشی تمام شد . . .
تو به اسم دیگری درآمدی . . .
تقدیر جای خود . . .
اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی!

.
.
.


عُمریســـت در شــبِ چشم‌هـــات
گیر انداخته‌ای دلــم را
حالا
پَرَم می‌دهـــی که برو؟!

 

.


خیالت راحــتـــــ . . .
شکسـ ــــته ها نفرین هم بکـ ــنند ،
گیرا نیسـ ــت …!
نـــفرین ،
ته ِ دل می خـ ــواهد
دلِ شکسـ ــته هـ ـــم که دیگر
ســــر و ته ندارد . . .

.
.
.

دیـوارهایی که می سازی ..
هـر روز و هــر روز ..
بیشتر می شوند !!
بنــای بـــی احساس من …
آخر من از کجــا …
برای این همه دیــوار …
پنجــــره پیدا کنمــ .. !!

.
.
.

تو باختی ؛ چون کسی را از دست دادی که دوستت داشت …
من بردم ؛ چون کسی را از دست دادم که دوستم نداشت …

.
.
.


عِـلتــ سُقــوط نـــاگهــانــی مـَـن از چِشــمـ هــایـَتــ را…
فَقـــط بـــایـد،
در جَعبــۀ سیــــاه دِل اتــ جُستجـــو کـــرد…

.
.
.


بهار تمام شد‌ و میوه ها
رسیده اند
پَس تو کی می رسی
بی انصاف !

.
.
.


سهم ِ تـو از من
هرچه بود ؛
سـپـردی اش بـه بـاد !
سهم ِ من از تــو
هر چـه بـود ؛
هـســت ؛
به همان طراوت و گرمای ِ آغازین !
عـزیـز می دارمـش
تا آخرین نـبـض ِ بـودن
تا لحـظـه ی سـپــردن بـه خــاک … !

.
.
.

ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺯ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺩﺳﺘــﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ
ﺩﺭ ﺟﯿﺒــــﺖ ﺑـــﮕﺬﺍﺭﺷﺎﻥ
ﺷﺎﯾﺪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺗﻪ ﺟﯿﺒﺖ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ

.
.
.


عکست در فال قهوه ام
نامت بر لبم
یادت در جانم
داغت بر تقدیرم
و جسمت کنار دیگریست
عجب حکایتی دارد روزگار

.
.
.


مانده ام اینجا که روزی بیایی
مانده ام تنها ، نکند ، نیایی
رفته ای آنجا که از من دور باشی
رفته ای که بی من مسرور باشی

.
.
.

دیگر به هوای نازت
هیچ مردی سر به بیابان نمی گذارد !
ساده ای لیلی جان…!؟
اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار
عاشق می شوند…!!

.
.
.

مــن زانــوهـــایـــم را بــــه آغـــوش کــشیده بـودم
وقـتـی تــــو بــرای آغــوش دیـگری زانـــو زده بــودی…

.
.
.

بـــرگ پـــاییــزی
راهـی نـدارد جـــز سُــــــــقوط….
وقـتی می دانـد
درختـــــــــــ…
عِشــقِ بَـــرگ تـــــازه ای را در دِل دارد…..!

.
.
.

گذشتــــ آن زمان کهنـــه دیدار
رفتــــ آن دقیقــــه های پر هیاهـــو
رفتـــــ آن حس دیـــدار
شکستـــــ آن لحظه زیبــــا
سکوتـــــ‌‌،سکوتـــــ،سکوتـــــ و تــــو …
چه ســـاده گذشتی از این همــــه احساس
و مـــن…
سکوتـــــ‌‌،سکوتــــــ،سکوتـــــ

.
.
.

شد کوچه به کوچه جستجو عاشق او
شد با شب و گریه رو به رو عاشق او
پایان حکایتم شنیدن دارد…
” من عاشق او بودم و او عاشق او … ”

.
.
.

یه روزی من بودم نفسش
ولی بعد شدم عامل تنگی نفسش
رفت سراغ یه نفس تازه !!!

.
.
.

این من هستم که وفادار خواهم ماند
این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند !
این من هستم که آخرش میسوزم
این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم …

.
.
.

گفتم دوستت دارم
نگاهی به من کرد و گفت : چندتا ؟
دستام رو بالا آوردم و تمام انگشتهای دستمو نشونش دادم
اما اون به کف دستام نگاه می کرد که خالی بود…

.
.
.

می خواهی بروی ؟!
پس بی بهانه برو !
بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را …
محبت ساختگیـت، عشق دروغینت و چشمان پر فریبت،
روزی گرفتارت خواهند ساخت …
فقط بیا در خزان خواسته هایم کمی قدم بزن
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است…!

.
.
.

من، در هوای تو نفس می‌کشم
تو، در هوای دیگری
و این‌گونه
فرجامِ جهان را پیش می‌اندازیم!

.
.
.

خیلی حالش خراب بود
از زمین و زمان بریده بود
رفتم تو زندگیش …
خیلی طول نکشید که حالش خوب شد
تشکر کرد و رفت…!!

.
.
.

به “من” چه که بعد از “تو” “او” می آید ؟؟؟
مشکل از قواعد دستوریست !!!

.
.
.

ساده بودم که تورا ساده تصور کردم / بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم
آشنا با همه ی پنجره های شهرم / چون تورا پشت همین پنجره ها گم کردم

.
.
.

هیــــــــــــس آرام تـر بــاشید. . . عشقــم در آغـوش کسی خوابیـــده..!

.
.
.

آیینه پرسید: که چرا دیر کرده است ؟
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است ؟
خندیدم و گفتم : او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است .
آیینه به سادگیم خندید و گفت :
احساس پاک ، تو را زنجیر کرده است
گفتم : از عشق من چنین سخن مگوی
گفت: خوابی ! سالها دیر کرده است
در آیینه به خود نگاه می کنم آه !!!
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است
راست گفت آیینه که منتظر نباش ،
او برای همیشه دیر کرده است …

.
.
.

فقط اسمی به جا مانده، از آنچه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالی، قلم خشکیده در دستم
گره افتاده در کارم، به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن، چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند، مرا با خود رها کردند،
همه خود درد من بودند، گمان کردم که همدردند …!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 18 تير 1392برچسب:,

] [ 18:30 ] [ رضا ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه